داشتن یک فکر و ذهن انتقادی -قضاوتی می تواند بر روابط کاری و شخصی تاثیر بگذارد ،و در یک رابطه یک سویه قرار بگیرد اما به هر حال، تغییر دادن افکار کار بسیار سختی می باشد. انتقاد و قضاوت کمتر، زمان و تمرین زیادی می خواهد ،اما راه هایی برای تغییر بینش و افکار وجود دارد ، راههایی که در غالب پیشنهاد در این مطلب به آنها خواهیم پرداخت.


قضاوت دیگران

به عنوان مثال، شما می توانید یاد بگیرید چگونه افکار قضاوتی خود را به چالش بکشید ، بر نقاط قوت افراد دیگر تمرکز کنید، و یاد بگیرید که چگونه انتقاد را در راه هایی که سازنده است، نه سخت و منفی است به کار گیرید بعد از مدتی، شما ممکن است بیش از قضاوت و انتقاد از مردم ؛آنها را مورد قدردانی قرار دهید و تشویق کنید.



توسعه مکث ذهن انتقادی کمتر زمانی که تفکر انتقادی دارید.تفکر قضاوتی اغلب اتوماتیک است، بنابراین شما باید یاد بگیرید که چگونه ترمز را روی آن قرار دهید.سعی کنید توجه بیشتری به افکار قضاوتی خود داشته باشید و از بررسی آنها در همان حین جلوگیری کنید.وقتی متوجه شدید که تفکر انتقادی دارید، اولین چیزی که باید انجام دهید این است که آن را تایید کنید.به عنوان مثال، اگر خودتان متوجه شوید که فکر می کنید، "من نمی توانم باور کنم که او اجازه خواهد داد بچه اش خانه را. با سر و وضعی نامرتب ترک کند"، سپس متوقف شود و اذعان کنید که شما. دارید فردی را قضاوت می کنید.


چالش تفکر قضاوتی شما

هنگامی که یک تفکر انتقادی یا قضاویی را شناسایی کرده اید، باید آن را به چالش بکشید.شما می توانید با تفکر در مورد مفروضاتی که در مورد مردم ایجاد می کنید، ابن چالش را انجام دهید.به عنوان مثال، با فکر کردن، به "نمی توانم باور کنم که او اجازه خواهد داد فرزندش خانه را ترک کند"، شما فرض می کنید که آن زن ،مادر بدی است یا اینکه برای او فرزندش اهمیتی ندارد.

با این حال، واقعیت ممکن است این باشد که آن مادر یک صبح به طور غیرمعمول سخت و شلوغی داشته و یا حساس شرمساری کرده است که فرزندش پیراهنی لکه دار پوشیده است یا اینکه موی سر کودکش نامرتب است.1


روش اول: طرز فکر انتقادی‌تان را کمتر کنید



اگر افکار داورانه به ذهن‌تان رسید، مکث کنید
افکار داورانه معمولا به‌صورت خودکار به ذهن‌مان خطور می‌کنند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هر از گاهی آنها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به افکار داورانه دقت بیشتری نشان دهید، به بیان دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهن‌تان می‌آید، از بررسی کردن آنها خودداری کنید. هنگامی که متوجه می‌شوید افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است! مثلا وقتی در ذهن خود می‌گویید: «نمی‌توانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباس‌ها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت می‌کردید.

افکار داورانه‌ی خود را به چالش بکشید
زمانی که افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان آمد، باید سعی کنید آنها را به چالش بکشید. شما می‌توانید با فکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد ایجاد می‌کنید، افکارتان را به چالش بکشید. مثلا در مورد مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان می‌کنید که آن زن مادر بدی است یا این‌ که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمی‌کند. با این حال ممکن است آن مادر روز پرمشغله‌ای را شروع کرده باشد و از این که فرزندش لباس کثیف یا موهای نامرتب دارد، خجالت بکشد.

سعی کنید دیگران را درک کنید
بعد از این که فرض و گمان‌های خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشته‌اید، ابراز هم‌دردی و دل‌سوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید. مثلا در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، می‌توانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه چیز آن‌طور که ما برنامه‌ ریزی کرده‌ایم، پیش نمی‌رود. می‌دانم بعضی اوقات فرزند من هم با لباس کثیف و موی به‌هم‌ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت درباره‌ی افراد منصرف می‌شوید.

نقاط قوت دیگران را شناسایی کنید
در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق‌ آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آنهایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از نقد یا قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید. مثلا به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی می‌خواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبت‌های شما گوش می‌کند. یا به خودتان بگویید که دوست‌تان خلاق است و گاهی سعی می‌کند شما را بخنداند. سعی کنید به‌جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.

کارهایی را که برای دیگران انجام داده‌اید فراموش کنید
اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آنها را نقد کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای آن سعی کنید کمک‌هایی را که در حق دیگران انجام داده‌اید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند. اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزرده‌خاطر شوید، چون به او پول قرض داده‌اید و او هنوز پس نداده است. به‌جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوست‌تان در حق شما انجام داده‌ است، تمرکز کنید.


اهداف خود را شفاف‌سازی کنید
گاهی اوقات برخی افراد به اهداف خود نمی‌رسند چون هدفی که در نظر گرفته‌اند، غیر عملی است. مثلا انتظار اینکه تمام رفتارهای انتقادی یا داورانه توسط افراد متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبه‌های مشخصی از یک هدف، آسان‌تر از در نظر گرفتن هدفی بزرگ‌تر و کلی‌تر است. در مورد اینکه می‌خواهید چه جنبه‌هایی از قضاوت و انتقاد در مورد دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید. مثلا می‌خواهید بیشتر از قبل از آنها تعریف کنید؟ یا می‌خواهید روشی برای ارائه‌ی انتقاد سازنده بیابید؟ برای این که شانس خود را برای دستیابی به هدف‌تان افزایش بدهید، اهداف خود را تا حد امکان واضح‌تر و مشخص‌تر کنید.2
روش اول: طرز فکر انتقادی‌تان را کمتر کنید

اگر افکار داورانه به ذهن‌تان رسید، مکث کنید
افکار داورانه معمولا به‌صورت خودکار به ذهن‌مان خطور می‌کنند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هر از گاهی آنها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به افکار داورانه دقت بیشتری نشان دهید، به بیان دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهن‌تان می‌آید، از بررسی کردن آنها خودداری کنید. هنگامی که متوجه می‌شوید افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است! مثلا وقتی در ذهن خود می‌گویید: «نمی‌توانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباس‌ها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت می‌کردید.

افکار داورانه‌ی خود را به چالش بکشید
زمانی که افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان آمد، باید سعی کنید آنها را به چالش بکشید. شما می‌توانید با فکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد ایجاد می‌کنید، افکارتان را به چالش بکشید. مثلا در مورد مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان می‌کنید که آن زن مادر بدی است یا این‌ که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمی‌کند. با این حال ممکن است آن مادر روز پرمشغله‌ای را شروع کرده باشد و از این که فرزندش لباس کثیف یا موهای نامرتب دارد، خجالت بکشد.

سعی کنید دیگران را درک کنید
بعد از این که فرض و گمان‌های خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشته‌اید، ابراز هم‌دردی و دل‌سوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید. مثلا در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، می‌توانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه چیز آن‌طور که ما برنامه‌ ریزی کرده‌ایم، پیش نمی‌رود. می‌دانم بعضی اوقات فرزند من هم با لباس کثیف و موی به‌هم‌ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت درباره‌ی افراد منصرف می‌شوید.

نقاط قوت دیگران را شناسایی کنید
در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق‌ آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آنهایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از نقد یا قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید. مثلا به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی می‌خواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبت‌های شما گوش می‌کند. یا به خودتان بگویید که دوست‌تان خلاق است و گاهی سعی می‌کند شما را بخنداند. سعی کنید به‌جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.

کارهایی را که برای دیگران انجام داده‌اید فراموش کنید
اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آنها را نقد کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای آن سعی کنید کمک‌هایی را که در حق دیگران انجام داده‌اید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند. اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزرده‌خاطر شوید، چون به او پول قرض داده‌اید و او هنوز پس نداده است. به‌جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوست‌تان در حق شما انجام داده‌ است، تمرکز کنید.

اهداف خود را شفاف‌سازی کنید
گاهی اوقات برخی افراد به اهداف خود نمی‌رسند چون هدفی که در نظر گرفته‌اند، غیر عملی است. مثلا انتظار اینکه تمام رفتارهای انتقادی یا داورانه توسط افراد متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبه‌های مشخصی از یک هدف، آسان‌تر از در نظر گرفتن هدفی بزرگ‌تر و کلی‌تر است. در مورد اینکه می‌خواهید چه جنبه‌هایی از قضاوت و انتقاد در مورد دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید. مثلا می‌خواهید بیشتر از قبل از آنها تعریف کنید؟ یا می‌خواهید روشی برای ارائه‌ی انتقاد سازنده بیابید؟ برای این که شانس خود را برای دستیابی به هدف‌تان افزایش بدهید، اهداف خود را تا حد امکان واضح‌تر و مشخص‌تر کنید.2


روش دوم: منتقدی سازنده باشید




کمی صبر کنید
سعی کنید انتقاد خود را دقیقا بلافاصله بعد از کاری که فرد مورد نظر انجام می‌دهد، ابراز نکنید. اگر امکان دارد، ابتدا کمی از او تعریف کنید و بعد از آن انتقاد خود را مطرح کنید. این کار به شما فرصتی می‌دهد که در مورد بهترین روش ابراز انتقاد، کمی فکر کنید؛ همچنین شانس اینکه انتقاد شما بازخورد خوبی داشته باشد، بیشتر خواهد شد.

شاید حتی لازم باشد کمی صبر کنید تا انتقاد خود را زمانی به اشتراک بگذارید که کاملا ضروری باشد. مثلا اگر در مورد کسی که همین الان سخنرانی کرده است، انتقادی داشته باشید، بهتر است صبر کنید و یک تا دو روز قبل از سخنرانیِ بعدی‌اش انتقادتان را با او در میان بگذارید.

انتقاد خود را با تحسین و تمجید همراه کنید
این روش با نام انتقاد ساندویچی شناخته می‌شود. برای استفاده از این روش، باید ابتدا نکته‌ی خوبی بگویید، سپس انتقاد خود را ابراز کرده و در آخر نیز سخن خود را با ذکر نکته‌ی خوب و مثبت دیگری به پایان برسانید. مثلا در مورد سخنرانی کسی بگویید سخنرانی تو فوق‌العاده بود! فقط من مشکل کوچکی داشتم و در بعضی از قسمت‌ها به دلیل سرعت بالای تو، نمی‌توانستم ادامه‌ی مطلب را درست بفهمم. اگر در سخنرانی بعدی، کمی آرام‌تر صحبت کنی، بسیار عالی می‌شود.

انتقاد خود را با عبارت «من» شروع کنید، نه‌ عبارت «تو»
به‌جای این که جمله‌ی خود را با عبارت «تو» آغاز کنید، با کلمه‌ی «من» شروع کنید. وقتی انتقاد خود را با «تو» شروع می‌کنید، چنین به‌نظر می‌رسد که می‌خواهید جر و بحث کنید؛ در این صورت فرد مقابل نیز حالت دفاعی به خود می‌گیرد. مثلا به‌جای این که بگویید «تو همیشه وقتی صحبت می‌کنم حرفم را قطع می‌کنی»، می‌توانید چیزی شبیه این جمله بگویید: «وقتی کسی موقع حرف زدن من، حرفم را قطع می‌کند، احساس بیهودگی می‌کنم.»

از طرف مقابل بخواهید در آینده رفتار متفاوتی داشته باشد
یکی دیگر از روش‌های خوبی که توسط آن می‌توانید انتقاد خود را ابراز کنید، این است که انتقاد خود را در قالب درخواستی برای آینده مطرح کنید. شدت این انتقاد کمتر از آن انتقادی است که دقیقا بعد از انجام کاری گفته شود یا از طرف مقابل بخواهید کاملا رفتارش را تغییر دهد.

مثلا به‌جای اینکه بگویید «تو همیشه جوراب‌هایت را روی زمین می‌گذاری»، می‌توانید بگویید: «می‌توانی بعدا جوراب‌هایت را برداری و در سبد بگذاری؟»3


پی نوشت:
1.www.namnak.com
2.www.chetor.com
3.www.vista.ir